هیـــــــــــــــــــــــ ـچ نمیتوان گفت...
ياري اندر كس نمي بينيم ياران را چه شد دوستي كي آخر آمد دوستداران را چه شد
آب حيوان تيره گون شد خضر فرخ پي كجاست
خون چكيد از شاخ گل باد بهاران را چه شد
كس نميگويد كه ياري داشت حق دوستي
حق شناسان را چه حال افتاد ياران را چه شد
لعلي از كان مروت برنيامد سالهاست
تابش خورشيد و سعي باد و باران را چه شد
شهرياران بود خاك مهربانان اين ديار
مهرباني كي سرآمد شهرياران را چه شد
گوي توفيق و كرامت در ميان افكنده اند
كس به ميدان در نميآيد سواران را چه شد
صدهزاران گل شكفت و بانگ مرغي برنخاست
عندليبلت را چه پيش آمد هزاران را چه شد
زهره سازي خوش نميسازد مگر عودش بسوخت
كس ندارد ذوق مستي ميگساران را چه شد
حافظ اسرار الهي كس نميداند خموش
از كه مي پرسي كه دور روزگاران را چه شد
زنده یاد استاد بزرگ شهریار
این شعر استاد همیشه اشک رو تو چشمام جمع میکنه.
گوي توفيق و كرامت در ميان افكنده اند
كس به ميدان در نميآيد سواران را چه شد
(شرمنده بابت به اشتراک گذاری مجدد این عکس)
سربلند باد ایران
Camera
Canon EOS 40D
Focal Length
27mm
Aperture
f/16
Exposure
1/160s
ISO
100